Persian Potter  News 

   


About Me


Please tell me if you want to use any information or picture from here.

فرستادن نظرات


Logo




 


Mates


Scholastic Webpage
Harry Potter Official Site
Mugglenet Website
هرميون گريفندور
دراكو اسلايترين
هري پاتر دانشجو
مدرسه هاگوارتز

Archieve




08/17/2003 - 08/23/2003
08/24/2003 - 08/30/2003
08/31/2003 - 09/06/2003
09/07/2003 - 09/13/2003
09/14/2003 - 09/20/2003
09/21/2003 - 09/27/2003


 

     

Saturday, September 27, 2003




 

 <PPN> | Link |



Thursday, September 25, 2003

ديروز رفتم پيش viceprincipal كه بهش بگم دارم ميرم. معلم ESL هم آمده بود كه ليست اونايي كه امسال از كلاساش Literacy Test نميدن و ميدن و بده .
خلاصه معلمه هم با من اومد تو كه هم كاره خودش راه بيفته هم بگه من چه دختر خوبي بودم. تو اتاقه viceprinciple معلمه شروع كرد كه اين داره ميره و با من co-op داشت و جزو شاگرداي تاپ مدرسس و اين حرفا و بلافاصله بعدش برگشت گفت كه منم اومدم كه ليست اونايي كه امتحان بايد بدن و بدم.
اين بود كه vice ه قاطي كرد و گفت اه ه ه ه تو بايد اين تست رو ميدادي؟؟
منم در كمال پررويي گفتم نه من پارسال پس كردم!! هيچ وقت انقد به خاطر پس كردنه اين تست خوشحال نشده بودم(البته به غير از اون روزي كه جوابارو اعلام كردنو و از بين اون همه -تقريبا 220 نفر- كه امتحان دادن و اي اس ال بودم فقط من و دوست جونم پس كرده بوديم!!

بعد حرف رفت سره اينكه كي ميرم و چقد خوشحالم اينا , تو همين هير و وير صداي چند تا از برو بچه هاي ايراني رو از بيرون شنيدم(پنجره باز بود) كه مي گفتن به هم كه :من الان شنيدم فلاني داره ميره راسته؟؟ تو همين موقعم اين vicepriciple از من يه چيزي پرسيد , منم كه حواسم پي حرفاي اينا بود برگشتم خيلي جدي به اين vice گفتم:
بعله , that's right!!
اينجا بود كه كل مدرسه يه 20 دقيقه بعد راه ميرفتن به همه غير ايرانيا جاي yes ميگفن بعله!!
 

 <PPN> | Link |



Wednesday, September 24, 2003

اينم ادامشه!!
ما و هري پاتر

سيد ابوالحسن مختاباد
اول: از اواسط شهريورماه ۱۳۷۸ كه بحث هري پاتر و مجموعه كتاب هاي آن در ايران آغاز شد ،تا به امروز زمان زيادي نمي گذرد. در اين مدت و همچنان كه كتاب يادشده در خارج از ايران، استقبالي كم نظير و بي سابقه را شاهد بوده در داخل كشور نيز دانش آموزان و نوجوانان و حتي ميانسالان و پيران خردمند و كنجكاو، به سمت خواندن اين كتاب گرايش پيدا كردند. به نحوي كه چاپها و ترجمه هاي متعددي از اين مجموعه چند جلدي به بازار كتاب عرضه شده است.
در هر حال خانم رولينگ (نويسنده هري پاتر) توانست با آثار و نوشته هاي خود بخشي از دغدغه ها و علائق خفته نوجوانان و ديگر خوانندگان سراسر دنيا را تحريك و بارآور كند و در نهايت فضاي خواندن آثارش را به سمتي ببرد كه هر ناشر و نويسنده اي آرزوي چنين استقبالي را از آثارش دارد. اكنون ديگر هري پاتر همانند آثاري چون افسانه هاي برادران گريم ، شازده كوچولو، پينوكيو، تام ساير ،هكل بري فين ،شاهزاده و گدا ، تام و جري و... به عنوان يك اثر كلاسيك و صاحب اعتبار ادبيات كودكان و نوجوانان شناخته مي شود. لذا بايد با اين اثر به اندازه قدر و قيمتش برخورد كرد و از همين نقطه است كه ترجمه روان ، خوانا و دقيق از اين اثر، آن هم از سوي نويسندگان و مترجمان صاحب سبك و صلاحيت بايد در دستور كار قرار بگيرد.
دوم: حجم بالاي مجموعه هري پاتر و حتي كتاب آخرش (هري پاتر و محفل ققنوس) سبب مي شود كه اين دقت و ظرافت بيش از اينها باشد كه ما انذار و هشدار مي دهيم.در واقع اگر قرار است نوجوانان ما اين كتاب را بخرند، كه خواهند خريد. طبيعي و پسنديده است كه بهترين و مناسب ترين ترجمه ها را بخرند و بخوانند و اينجاست كه وظيفه برخي نهادهاي واسطه مورد اعتماد خانواده ها مشخص مي شود.
سوم: از ميانه هاي تير ماه گذشته سه ترجمه همزمان از «هري پاتر و محفل ققنوس» روانه بازار نشر شده است. اين رفتار، يعني هجوم برخي از ناشران براي فرستادن سريع تر كتاب به بازار با توجه به نبود مانعي به نام حق رايت نويسنده و با توجه به كسادي كار فروش كتاب كه تقريباً به اذعان اكثر ناشران وضعيتي اسفناك پيدا كرده است، امري طبيعي بود. حتي نگارنده شنيده است كه ناشري با تقسيم كتاب ميان چند مترجم جوان و ناپخته (از قرار هر ۲۰ تا ۵۰ صفحه را به يك مترجم داده است)، پروژه ترجمه همزمان را به پيش برده است و در نهايت يك دو نفر مترجمان زبده تر را بالاي سر كار قرار داده تا گير و گرفت هاي وحشتناك كار را بگيرند و كار هر چه سريع تر به بازار فرستاده شود. شنيده هاي ديگر ما نيز حاكيست كه تاكنون ۱۸ ناشر اقدام به ترجمه كتاب آخر كرده اند. از اين سه ترجمه اي كه به بازار نشر راه يافته دو ترجمه متعلق به مترجم جلدهاي پيشين هري پاتر است. خانم ويدا اسلاميه و انتشارات كتابسراي تنديس كه تاكنون به عنوان جدي ترين ناشر و مترجم آثار هري پاتر شناخته شده اند و كتاب هاي پيشين آنها تا ۱۴ بار چاپ هم رسيده است. اين ناشر و مترجم به دليل حجم زياد كتاب جلد آخر آن را در سه جلد انتشار داده و البته كه انتشار هر جلد اين كتاب كه خود نيازمند چند ماه كار جدي و فشرده است در اين مدت كوتاه، نمي تواند بدون كاستي وخلل باشد.
پرتو اشراق ديگر مترجمي كه به اتفاق انتشارات ناهيد، جلدهاي پيشين هري پاتر را ترجمه و نشر داده اند هم كتاب را در دو جلد ترجمه كرده كه جلد اول آن سه هفته قبل منتشر شده و جلد دوم آن هم شايد همين روزها به بازار عرضه شده باشد.
نگارنده در اين يادداشت قصد مقايسه ترجمه ها را ندارد، (چون نه تخصص اين كار را دارم و نه صلاحيت آن را) اما سابقه كارها و ترجمه ها مي توانند ملاك مناسبي باشند براي انتخاب ترجمه هاي بعدي. به تعبير دقيق تر، آنهايي كه دو ترجمه نام برده شده را خوانده اند، اگر ترجمه ها براي آنها روان و مفهوم بوده و احساس گير و گرفت و نامفهومي در آن نكرده اند، طبيعي است كه به سراغ همان مترجمان بروند.
چهارم: در اين ميانه اما يك نكته باقي مي ماند و آن اينكه با توجه به كلاسيك بودن اين اثر و اينكه بايد ترجمه هاي پاكيزه اي از اين اثر در دسترس باشد، به ناشراني كه مي خواهند وارد گود ترجمه اين اثر شوند، توصيه اي مي كنيم و آن اينكه اين اثر در هر حال فروش خواهد رفت ،حتي اگر چند سال بعد مترجمي صاحب سبك و ناشري صاحب صلاحيت تر كار ترجمه را بر عهده بگيرد، ناشر مي تواند اميدوار باشد كه كار با استقبال رو برو بشود.(چنانكه عليرغم وجود ترجمه هايي از شازده كوچولو ،آن هم از سوي مترجماني چون مرحوم قاضي و زنده ياد شاملو، استاد ابوالحسن نجفي هم ترجمه اي را از آن منتشر كرده است) لذا از اين گروه از ناشران مي خواهيم كه اول با نويسنده مكاتبه اي داشته باشند و حق انتشار را از وي ابتياع كنند و سپس دست مترجم را باز بگذارند تا بدون تعجيل و شتاب كار را آن چنان كه خورند اين اثر است، ترجمه كنند. قطع و يقين بدانيد كه چه به لحاظ مادي و چه از نظر معنوي سود خواهند كرد، بخصوص وقتي كه نسل هاي بعدي خوانندگان نوجوان، بتوانند اين اثر كلاسيك را با ترجمه اي روان، مفهوم و فاخر بخوانند.
پنجم: مي ماند وظيفه برخي از نهادهاي واسطه اي همانند انجمن هايي كه به نوعي در كار كتاب هاي كودكان و نوجوانان فعال هستند. متأسفانه تاكنون (پس از چاپ جلد پنجم هري پاتر در غرب)، هيچ نهاد صنفي - ادبي فعال مرتبط با اين موضوع، در اين باره اظهارنظري نكرده و خانواده ها و نوجوانان و مدارس را مورد مشورت يا راهنمايي قرار نداده است كه چه ترجمه اي را خريداري كنند. در هر حال هنوز هم دير نشده است، گمان هم نكنند كه تبليغ نويسنده و ناشر خاصي را انجام مي دهند و اين در شأن آنها نيست، نه! به اين موضوع فكر كنند كه روزانه در هر كتابفروشي ۲۰ تا ۲۵ نسخه از اين كتاب خريداري مي شود و كتاب به خانه ها برده شده و تازه دست به دست مي گردد و خوانده مي شود. اينگونه اين نهادها راحت تر مي توانند تصميم بگيرند و حتي در اطلاعيه اي ضمن برشماري نقاط قوت و ضعف، بهترين ترجمه موجود (نه بهترين ترجمه ممكن) را معرفي كنند. بدين ترتيب آنها حداقل وظيفه خود را به عنوان گروه يا انجمني كتاب شناس انجام داده اند. در غير اين صورت بايد در انتظار همين آشفته بازار باشيم و نيز ورود ترجمه هاي ديگري كه مشخص نيست تا چه ميزان اعتبار دارد.
 

 <PPN> | Link |



!ميدونم خيلي طولانيه اينو يه دوست ناشناس برام ايميل كرده و گفته از روزنامه ي همشهري هستش


واكاوي پديده هري پاتر
جادوگر محبوب

زير ذره بين
پنچمين كتاب هري پاتر در نخستين روز عرضه در انگليس ۸/۱ ميليون نسخه فروخت. (به طور دقيق ۱۷۷۷۵۴۱ نسخه). در آمريكا نيز اين كتاب مطابق فهرست هاي نشريات وال استريت ژورنال و يو.اس.اي.تودي، ۸۰ ميليون نسخه فروخته و پرفروش ترين است. هري پاتر به ۵۵ زبان دنيا ترجمه و در ۲۰۰ كشور عرضه شده است.

مهرناز صميمي
اشاره :
هري پاتراز جمله پديده هاي جذاب هنر جهان در ساليان اخير بوده است جادوي داستانها وفيلم هاي هري پاتر حتي ايران را نيزفرا گرفته است. آنچنان كه فروش كتاب هاي جديد اين مجموعه توانست جاني به كالبد كم رمق بازار كتاب در تابستان بدهد. درگزارشي كه مي خوانيد اين نكته بررسي شده است كه چگونه جادوگر كودك چهره جهان را جادو كرد .
هري پاتر: اسطوره امروز




جادو جاي خود را در لطافت شاعرانه خيال و خيال پروري كودكان باز مي كند و پديده اي رخ مي نمايد كه در تاريخ پيدايش و انتشار كتابهاي كودكان بي سابقه است. اما اين بار، جادو به حس و ذهن بزرگسالان هم پا مي گذارد و دنياي آنها را نيز تسخير مي كند؛ اسطوره اي كه همه ركوردها را مي شكند.
جوآن كتلين رولينگ متولد چيپينگ سادبري است؛ جايي در نزديكي پريستون در انگلستان. او در سال ۱۹۶۵ به دنيا آمده. جي.كي.رولينگ كودكي خود را چنين توصيف مي كند: «خجالتي بودم. صورتي پر از كك و مك داشتم. هم رياست طلب بودم و هم سست و نامطمئن به خود.»
والدين رولينگ او را تشويق كردند كه زبان خارجي ياد بگيرد تا بتواند به عنوان «منشي دوزبانه» مشغول كار شود. چنين شد كه او در دانشگاه زبان فرانسه خواند و بعد هم مشغول منشي گري شد. رولينگ خود را بدترين، ناموفق ترين و بي نظم ترين منشي ها مي داند و مي گويد كه به جاي قرارهاي كاري رئيس، طرح ها و انديشه هايش را براي داستان نويسي يادداشت مي كرده است. او استعداد داستان نويسي خود را در كودكي مي يابد و آغاز آن را از داستاني درباره يك خرگوش؛ كه خود، آن را نوشته و تصويرگري كرده بود. اما به هر حال رولينگ تلاش جدي در عرصه نويسندگي نكرد و كاري ارائه نداد؛ تا سالها بعد.
جي.كي.رولينگ كه به آموزش زبان انگليسي علاقه زيادي داشت، براي تدريس آن به كشور پرتغال سفر كرد. آنجا با روزنامه نگاري پرتغالي آشنا شد و نهايتاً ازدواج كرد. چندي بعد، دخترش را به دنيا آورد. بچه، چند ماهه بود كه رولينگ از شوهرش جدا شد و با فرزندش به انگلستان بازگشت و براي آنكه نزديك خواهرش- كه از او كوچكتر است- زندگي كند، در اسكاتلند سكني گزيد. براي تأمين معاش مشغول تدريس فرانسه و در زمانهاي فراغت به نوشتن مشغول شد؛ نوشتن كتابي كه ايده اوليه و طرح كامل آن در ذهنش قرار داشت. از آنجا كه درخانه اش وسايل گرمايش كافي نداشت، براي گرم شدن و نوشتن همراه دختر كوچكش به كافه و رستوران مي رفت؛ به ويژه يك رستوران خاص كه بيش از همه مورد علاقه اش بود و ميز گوشه اي آن را دوست مي داشت؛ رستوران نيكلسون. فرزندش را در كالسكه مي خواباند و خود، مشغول نوشتن مي شد...
آغاز جادو
در سال ۱۹۹۶، كتاب رولينگ- قصه اي خيالي و عجين با جادو و جادوگري- تكميل و آماده چاپ شد. اما ناشران كه احتمال اقبال به آن را ضعيف مي دانستند، حاضر به چاپ آن نبودند. جستجو و پيگيري براي چاپ كتاب توسط كارگزار نشر رولينگ- كريستوفر لتيل- ادامه داشت. تلاش وي سرانجام به ثمر نشست و انتشارات بلومبري پذيرفت كه آن را چاپ كند. از آنجا كه امتياز كتاب به بهاي چهارهزار دلار به ناشري آمريكايي نيز فروخته شد، رولينگ توانست كارش را رها كند و تمام وقت خود را به نوشتن اختصاص دهد.
او به سرعت جلدهاي دوم و سوم كتاب هري پاتر را نوشت. هري پاتر اسطوره شد. جادوي داستانهاي هري پاتر، كوچك و بزرگ را مسحور كرد و براي خالقش شهرتي بي نظير و ثروتي افسانه اي به بار آورد. تا سال ۲۰۰۰ ، ۴۰۰ ميليون دلار نصيب رولينگ شد. فروش كتابهاي هري پاتر به مرور بيشتر و بيشتر شد. چهارمين هري پاتر در چاپ نخست، يك ميليون نسخه بيشتر فروش كرد و در مجموع ۳/۵ ميليون دلار افزون بر سه كتاب قبلي فروخت. حالا رولينگ به آينده خودش و دخترش جسيكا كاملاً مطمئن بود. او ثابت كرده بود كه برخلاف توانايي استعداد كم ورزشي و علاقه اندكش به ورزشكار شدن (كه در كودكي او ريشه داشت)، استعداد و توانايي خاص و خارق العاده اي در نوشتن و روايت كردن دارد؛ توانايي كه اكثريت قريب به اتفاق خوانندگان را جذب مي كند و استعدادي كه سبب شد حتي بيگانگان با كتاب، به خواندن علاقه مند شوند.
جلد پنجم هري پاتر كه اخيراً (در تابستان ۲۰۰۳ ، ۱۳۸۲) انتشار يافته است، سريع تر از همه كتابهاي طول تاريخ فروش رفته است.
جي.كي.رولينگ، يكي از بهترين لحظه هاي زندگيش را لحظه اي مي داند كه آگاه شد يك ناشر انگليسي راضي شده كتاب او را چاپ كند. اما به نظر من، لحظه هاي زيباي بي شماري در زندگي حرفه اي او در چند سال اخير، از شكوه فراواني برخوردار بوده اند؛ شكوهي كه شايد امروز، خاطره همواره جاودان پاسخ «آري» ناشر را در محاق قرار دهند. لحظه هايي كه بي ترديد هر نويسنده اي- خواه اقرار كند و خواه نه- آرزو دارد آنها را ببيند؛ حتي اگر از سحر و جادو خوشش نيايد!
در ميان ايرانيان نيز طرفداران هري پاتر بي شمارند. من كه چندان اهل داستانهاي خيالي و جادو نيستم و مجذوب آثار رولينگ نشده ام، ظاهراً در اقليتم. هواداران پاتر بي صبرانه منتظر انتشار پنجمين جلد اين مجموعه (هري پاتر و فرمان ققنوس) بودند؛ چنانكه پست انگلستان در نخستين روز توزيع كتاب - كه شنبه بود- در رساندن سفارش هاي پيش خريد كتاب دچار دردسر بسيار شد و حجم زياد كار و تعداد بي شمار سفارش دهندگان سبب پيچيدگي توزيع كتاب گرديد.
خوان هفتم نزديك است
آفريننده پاتر جادوي انديشه و قلم خود را تا جلد هفتم كتاب پيش برده است. آخرين جلد مجموعه كتابهاي هري پاتر، هفتمين آنهاست كه واپسين فصل آن به تازگي به اتمام رسيده و در جايي بسيار امن و لابد «تحت تدبير شديد امنيتي»! نگهداري مي شود. اما طبيعي است كه زمان انتشار كتابهاي ششم و هفتم روشن نيست؛ چنانكه جلد پنجم نيز مدتي پيش از چاپ و انتشار، آماده و كامل بود. كتابهاي ششم و هفتم هم ظاهراً هنوز نوشته و كامل نشده اند. تنها فصل آخر داستان (آخرين فصل جلد هفتم) كامل است.
رولينگ براي نوشتن داستانهاي هري پاتر از شخصيت كودكي خود و همسايگان ودوستان نزديكش در دوران كودكي و خصوصاً نوجواني بسيار بهره برده است. پاتر نيز نام خانوادگي همسايه اي بوده كه او با فرزندانشان دوست بوده است.
چندي پيش، رولينگ فصل آخر داستان هري را- كه در پوشه اي گذاشته بود- به خبرنگاران بي.بي.سي نشان داد و تأكيد كرد كه به دلايل بديهي، پوشه را باز نخواهد كرد. او در گفتگو با شبكه اول بي .بي.سي گفته است كه ماجراهاي بعدي شخصيتهاي داستان هري پاتر را در ذهن دارد و فرجام كار را هم نوشته و تكميل كرده است. رولينگ از چند مرگ و ماجراهاي عشقي خبر داده است. به گفته او، ماجراهاي عشقي در جلدهاي بعدي جاي كار و پرورش بيشتري دارند، چون قهرمانان داستان پانزده ساله و بيشتر خواهند بود. خالق هري پاتر افزود كه يك مرگ در داستان اتفاق خواهد افتاد كه ناگوار و تلخ بودنش، نوشتن آن را دشوار كرده است.




رولينگ در گفتگوهايش از اينكه ادامه كار نوشتن براي او كاملاً جدي است، سخن گفته است و از عزم راسخش در اين راه. دوستداران آثارش نيز اميدوارند كه چنين باشد و سبك و سياق جديد زندگيش خدشه و خللي در كارش وارد نكند. اين نگراني از آنجا حادث شد كه رولينگ در روز بيست و ششم دسامبر سال ۲۰۰۱ با يك پزشك اسكاتلندي ازدواج كرده و از او يك فرزند نيز دارد.
شايد تصور پيدايش كتاب هري پاتر و روبه رو شدن آن با چنين استقبال بي نظيري، براي همه دور از ذهن بود. در قرن ۱۹ (سال ۱۸۴۱) شش هزار نيويوركي در انتظار انتشار بخش پاياني اثري از چارلز ديكنز بودند؛ اتفاقي كه در قرن بيست و يكم نيز، اطلاع از آن، شگفت انگيز بود.
كمتر كسي مي توانست تصور كند كه اثري بتواند در زمانه اينترنت و ماهواره، جامعه كتابخوان جهان را چنين گسترده و دنياي كتابخواني را چنين متحول كند.
سايتهاي متعددي در اينترنت ويژه هري پاترند، برخي به بررسي و نقد اين اثر مي پردازند، برخي كتابهاي پاتر را به معرض بحث و گفتگو مي گذارند و از خوانندگان خود نظرخواهي مي كنند، بعضي از آنها به تبليغ يا عرضه محصولات گوناگون هري پاتر مي پردازند؛ پديده اي كه بازار جهاني با آن مواجه است. انواع اسباب بازي، وسايل كمك آموزشي، بازي هاي فكري، پازل، لباس، بازي هاي كامپيوتري، عروسك، با نام و نشان هري پاتر پا به عرصه گذاشته و بازار را تسخير كرده اند.
به رغم تعداد بي شمار گفتگوهايي كه با او مي شود (برنامه هاي تلويزيوني و راديويي كه از او درباره كارش تهيه مي شود و ايي ميل ها و نامه هايي كه دريافت مي كند) رولينگ زندگي خصوصي خود را از زندگي حرفه اي اش جدا كرده و موفق شده كه دخترش را هم از رويارويي دايمي با خبرنگاران و از دست رفتن زندگي آرام و راحتش درامان نگه دارد.
در ستايش جادو
پنچمين كتاب هري پاتر در نخستين روز عرضه در انگليس ۸/۱ ميليون نسخه فروخت. (به طور دقيق ۱۷۷۷۵۴۱ نسخه). در آمريكا نيز اين كتاب مطابق فهرست هاي نشريات وال استريت ژورنال و يو.اس.اي.تودي، ۸۰ ميليون نسخه فروخته و پرفروش ترين است. هري پاتر به ۵۵ زبان دنيا ترجمه و در ۲۰۰ كشور عرضه شده است.
هفته نامه پوليتزر ويكلي تصديق كرده است كه سرعت فروش اين كتاب در تاريخ بي نظير است.
نويسنده كتابهاي هري پاتر جايزه هاي متعددي را از آن خود ساخته و بارها عميقاً تحسين شده است. رولينگ در پي چاپ نخستين كتاب از مجموعه پاتر، از اينكه به كاري مشغول است كه آن را بسيار دوست مي دارد، اظهار خوشبختي كرد و بزرگترين پاداش خود را استقبال مردم خواند. جوايز فراواني انتظار او را مي كشيد، جايزه هاي هوگو Hugo، Bram Stroker، جايزه Whitbread مخصوص كتابهاي كودكان، نشان افتخار مخصوص به خاطر دريافت جايزه Smarties در سه سال پياپي و...
رولينگ در برنامه هاي تلويزيوني توليدي و زنده گوناگوني حضور يافته كه مشهورترين آنها برنامه هاي ۶۰ دقيقه، برنامه «امروز»، برنامه زنده لري كينگ، مصاحبه با بي.بي.سي و... است.
او همچنين مدال كارنگي را كه در بريتانيا مهمترين مدال براي كتابهاي كودكان است، نصيب خود كرده است. چندي پيش برنامه اي شبيه به نوعي كارناوال در انگليس برگزار شد كه صدها كودك و نوجوان در آن شركت داشتند؛ كارناوال هري پاتر، همراه با آدم هايي كه خود را به شكل جادوگر و دلقك گريم كرده بودند، همچنين كلاه هاي نوك تيز، اژدها و بسياري شخصيتها و عناصر ديگر كه به نوعي به هري پاتر و محتوا و موضوع آن مربوط است و با استقبال چشمگير كودكان و نوجوانان انگليسي رو به رو شد.
ديدار نويسنده هري پاتر از مدارس گوناگون، سبب هيجان و شادي بچه ها مي شود، رولينگ هر هفته تعداد قابل توجهي نامه و پيام دريافت مي كند و شگفتا كه شمار زيادي از آنها به طرح پرسش درباره سحر و جادوگري اختصاص دارد و بچه هاي زيادي مشتاق فراگيري جادوگري هستند و چه شخصي بهتر از خالق كتابهاي پاتر كه از نظر آنها استاد بي بديل جادو و جادوگري است!
مؤسساتي در آمريكا و آلمان نيز با شرايط مشابهي مواجهند؛ تعدادي كودك و نوجوان مشتاق جادوگري، مرتب براي آنها نامه مي نويسند و سؤال مي كنند.
يك استاد دانشگاه آمريكايي به نام ريچارد شوميكر، در تابستان سال ۲۰۰۱، دوره اي پنج هفته اي را برگزار كرد كه بيست و سه دانشجو از كشورهاي گوناگون دنيا در آن شركت داشتند. اين دوره پنج هفته اي به بررسي پديده هري پاتر اختصاص داشت. مبناي برپايي اين دوره توسط شوميكر اين باور بود كه وقتي آثار شكسپير، ديكنز، جويس، تي.اس.اليوت و ديگر بزرگان بررسي و نقد مي شوند و ساعتها وقت صرف تجزيه و تحليل آنها مي شود، جرا نبايد پديده مهم امروز را بررسي كرد، هري پاتر را و دنياي داستاني هري پاتر را ، دنيايي را كه جهان متروك و راكد خواندن را به يك باره به هيجان آورد. هري پاتر درواقع يك شورش است؛ شورشي عليه جمود مطالعه. هري پاتر نوعي يگانگي و نزديكي را بين مردم دنيا ايجاد كرده است؛ بچه و بزرگسال، زن و مرد، مجرد و متأهل، مادر و فرزند را مسحور جادوي خود كرده و با يكديگر هم افق و همدل نموده است. چنين توفيقي نمي تواند تصادفي باشد. هيچ بعيد نيست كه خانم رولينگ در جذب و سحر كردن خوانندگان هم نوعي جادو به كاربرد! به هر حال، قدر مسلم آن است كه هنر رولينگ چيزي از جادوگري هري پاتر كم ندارد. نمود عيني تئوري لذت متن (لذت بردن از خواندن يك كتاب) است؛ اين دكترين فرانسوي پايه هاي خود را بر هنرنمايي نويسنده در روايتگري بنا نهاده است و مصداق كمياب آن، آثار خانم رولينگ است.كمپاني برادران وارنر به تهيه فيلمي از اين داستانها گرايش داشت. البته براي ساختن فيلم تازه هري پاتر، روشن نيست كه بازيگران قبلي برگزيده شوند يا نه، چون آنها بزرگتر شده اند و ممكن است مناسب فيلم تازه نباشند.
فيلمهاي هري پاتر همچون كتابهايش- اما ابداً نه به اندازه كتابهايش- موردپسند واقع شده اند. كريس كلمبس- كارگردان فيلمهاي هري پاتر- از حذف يك صحنه «روز مرگ» (كه براي تهيه فيلم از داستان حذف شد) متأسف و پشيمان است. گويي داستان سحرآميز هري پاتر بيننده را با همه وجوه خود مسحور مي كند. نقش آفرينان اين فيلم ها نيز در زمان حضور خالق داستانها در كنار خود (براي مراسمي چون نخستين اكران فيلم، مصاحبه ها و از اين قبيل)، احساس غرور فراوان مي كنند. ظاهراً اين هنرپيشگان بسيار علاقه مندند كه در فيلم بروند بازي كنند، اما چنانكه گفته شد، فرجام اين قضيه به دليل بزرگترشدن آنها، هنوز روشن نيست. بازيگران اصلي، كتاب جديد رولينگ را خوانده اند و از آن بسيار لذت برده اند.
مسلم است كه توفيق خارق العاده آثار جي.كي.رولينگ كه چون طوفاني، حهان را تسخير كرده است، تصادفي نيست. توانايي فراوان او در پرورش ايده ها و تصويرها و قدرت داستان سرايي او از عوامل موفقيت او به شمار مي روند. آثار اين نويسنده انگليسي به گونه اي خاص، فكر و حس خواننده را مي ربايند، گونه اي از جنس خيال، چون آثار وگنر. گريزگرا بودن رولينگ را مي توان با موتزارت قياس كرد؛ او نيز چون رولينگ، واقع گريزي را از عناصر اصلي كارهايش قرار داده بود.
توهين به گاو مقدس هندو
به رغم منتقدان و مخالفان آثار جي.كي.رولينگ، موفقيت شگفتي آور و روزافزون كتابهاي هري پاتر و محبوبيت او در ميان مخاطبان همه گروههاي سني ادامه دارد. تعداد منتقدان رولينگ در قياس با ستايندگان او واقعاً ناچيز است. بسياري از اين گروه روحانيون مسيحي يا طرفداران افراطي مسيحيت هستند و برخي از آنان نيز استادان دانشگاه و منتقدان زبده ادبي.
عده اي از اين منتقدان باور دارند كه سرگرمي و تخيل بيش از حد موجب باروري فكري مي شود و انسانها را در ورطه پايان ناپذيري مي اندازد و از تفكر دور مي كند. از نظر اين عده- كه بسياري از آنها روان شناس و متخصص تعليم و تربيت هستند- جامعه امروز به سرعت به آنچه هاكسلي تصوير كرده است، نزديك مي شود و انسانها در مظاهر مدرنيته غرق مي شوند.
بعضي منتقدان ادبي معتقدند كه اصولاً هري پاتر ادبيات نيست و نمي توان آن را در زمره آثار ادبي كودكان قرار داد؛ آثار نويسندگاني چون ايندبلايتون، سي.اس.لوئيس، مري نورتن. عده اي ديگر نيز برآنند كه قصه هاي هري پاتر از عمق چنداني برخوردار نيست و اين، اعتقاد بعضي از افراد مطرح و سرشناس در عرصه نقد ادبي است. رابرت مك كرام- دبير سرويس ادبيات نشريه The Observer of London- از كساني است كه در اين زمينه به خالق پاتر خرده مي گيرد و سطحي بودن داستانهاي رولينگ را ايراد عمده آنها مي داند. هرچند كه، هم او قابليت و توانايي داستان سرايي رولينگ را مي ستايد.
تك بعدي بودن محتواي داستانهاي هري پاتر از ويژگيهاي ديگري است كه منتقدان با آن مخالفند و آن را از كاستي هاي اين قصه ها مي دانند.
از نقص هايي كه خرده گيران داستانهاي جي.كي.رولينگ بر آن تأكيد دارند، تكراري بودن «فرمول» شكل گيري داستانها و سبك و سياق طرح داستان، نقطه عطف آنها و ماجراهاي آنها است. از مفصل ترين و مستدل ترين نقدها در اين باره، نقدي است كه چندي پيش در نشريه ديلي تلگراف به چاپ رسيد.
يكي از استادان بنام علوم انساني دانشگاه ييل آمريكا، بي شمار بودن كليشه ها و حضور سايه سنگين آنها بر محتوا و نثر رولينگ را از ضعف هاي آثار او مي داند و باور دارد كه نثر او بر خواننده تأثير شاياني نمي گذارد و فاصله زيادي با يك نثر موفق و پاكيزه دارد و تنها عامل محبوبيت كارهاي اين نويسنده را تخيل و افسانه مي داند. اين استاد دانشگاه كه فعلاً نقد خود را بدون نام منتشر كرده، بر حسن نيت خود تأكيد دارد و يادآوري مي كند كه هدفش از انتقاد از آثار رولينگ، ابرو بالا انداختن و نگاه از موضع بالا نيست؛ بلكه نقدي صادقانه است؛ به دور از خودپرستي و غرور و در عين اقرار به ويژگي هاي مثبت هري پاتر.
زبان ادبي رولينگ و شيوه نثر او مورد انتقاد بسياري است، حتي دوستداران كارهايش. نثر او كهنه و ناروان است. منتقدي ادبي به نام هرولد بلوم- كه از سرشناسان نقد ادبي است- زبان رولينگ را به ويژه براي بزرگسالان زباني ادبي نمي داند- او در نقدي كه در The Strait Times به چاپ رسيده است، اين مسئله را عنوان نموده و تأكيد كرده كه از آنجا كه هدف كتاب صرفاً كودكان و نوجوانان نبوده؛ كما اينكه بسياري از بزرگسالان نيز جذب آن شده اند، قاعدتاً زبان مناسب تري بايد براي آن انتخاب مي شد، اما به هر حال نثر نويسنده، همين است.
عده اي ديگر از روان شناسان، عادي بودن استفاده از الكل و همچنين فحاشي را در كتابهاي هري پاتر منفي مي دانند و اين مسائل را براي بچه ها مضر. بسياري هم بر اين باورند كه خود نويسنده با «رموز جادوگري» آشناست و در سحر و جادو سررشته دارد!
يكي از منتقدان رولينگ، فيلمي درباره كارهاي او و جادو ساخته است. در اين فيلم ۶۰ دقيقه اي، سازندگان به استدلال برضد شيوه كار و ذهنيت رولينگ در خلق هري پاتر پرداخته اند و به طرح اين مسئله كه نويسنده داستانهاي هري پاتر «ماسك خنداني بر چهره شيطان» زده است و با اين كار، جادو را- كه اساساً پديده اي شيطاني است- موجه و مثبت جلوه داده است. كمپاني جرميه اين فيلم را تهيه كرده است.
از ديدگاه مسيحيت، جادوگري امري منفور و مردود است و درواقع نمادي از شيطان. مخالفان مذهبي هري پاتر معتقدند كه رولينگ، شيطان را معصوم و دوست داشتني معرفي كرده است. مجله مذهبي ورلد (جهان) نيز در كنار تعريف از توانايي نويسنده هري پاتر در نقل داستان و پرورش موضوعي جذاب، اين اثر را به همين دلايل رد مي كند.
CBN )سرويس خبري بنيادگرايان مسيحي) ضمن نفي سحر و جادو، نزديكي به هري پاتر را مضر و منفي تلقي مي كند.
تعصب مسيحيان بر مخالفت با رولينگ و پاتر تا حدي است كه جان سيمپسن- كشيش مسئول كليساي جامع كنتربري- اجازه نداد كه براي فيلمبرداري بخشي از فيلم هري پاتر، از اين كليسا استفاده شود. در پي پرسشها و انتقادهايي كه از او شده بود، وي توضيح داد كه شخصاً مخالفتي با اين كار نداشته، ولي هراس از موضع گيري متعصبان و تكفيرشدن توسط جامعه مسيحيت، او را به مخالفت واداشته است.
در حاشيه اين اقدام، نشريه تورنتواستار (ستاره تورنتو) در مقاله اي به تصميم كليسا حمله تندي كرده و حتي عنوان مقاله را به گونه اي راديكال برگزيده كه پيش از خواندن آن نيز موضع نويسنده روشن است. تيتر مطلب اين است: «مراقب هالوهاي خشك مغز باشيد!» و سراسر مقاله نيز انتقاد از مواضع كليسا است.مسيحيان افراطي، جادو را نشان از شيطان و جادوگر را مظهري از روح شيطان مي دانند، حتي تا پايان قرن نوزدهم، جادوگران، مطرود بودند و در طول تاريخ، حتي مواردي از سوزاندن جادوگران نيز ديده شده است.
برخي از تحليلگران مذهبي در مورد آثاري چون هري پاتر چنين نظر مي دهند: «انسان، مخلوق خداوند است و روح خدا در او دميده شده، پس انسان نيز چون خالق خود درپي خلق است.» درواقع اين گروه، پيدايش داستانهاي خلاقانه را تبلوري از اين تمايل به آفريدن مي دانند و يادآوري مي كنند كه اين خلق را نبايد با وجوه شيطاني آلوده كرد.
اما هري پاتر نخستين داستاني نيست كه برمبناي تخيل و جادو استوار است. تاكنون كم نبوده اند داستانهايي كه همين مضامين را داشته اند؛ ازجمله داستانهاي مري نورتن. مسئله آن است كه عناصر تشكيل دهنده محتوا و داستان هري پاتر، جذابيتهاي بيشتري از اسلاف خود دارند. نويسنده مقاله اي در نيويورك تايمز به پرورش استادانه موضوع در داستانهاي هري پاتر اشاره مي كند و تأكيد دارد كه اين المان ها سبب جذاب تر شدن قضيه براي بزرگسالان مي شود.
هيلي در نشريه آمريكايي Crooked Timber رويدادها و فرايند قصه را باورناپذير و هري را زيادي خنگ مي نامد و از ضعيف بودن محتواي داستان گله دارد.
دني يي منتقدي آمريكايي است و از منتقدان نقطه عطف و همچنين نثر كتاب هاي هري پاتر است. او مي نويسد كه هواداران رولينگ طوري از او و آثارش دفاع مي كنند كه گويي داستانهاي هري پاتر گونه اي از گاوهاي مقدس هندوست و به نظر مي رسد كه رولينگ نوعي جادوي شيطاني دارد و آدمها را هم سحر كرده!
مذهبيان افراطي چنان با كتابهاي هري پاتر دشمنند كه در چند جاي آمريكا مراسم كتاب سوزان به راه انداختند و كتابهاي رولينگ را سوزانده اند. در يكي از نقاط آمريكا، از آنجا كه اجازه برپا كردن آتش از سوي اداره محيط زيست به گروه مذهبي داده نشد، آنها مراسم را به مراسم قيچي كردن كتابها تبديل كردند.
گروهي از روان شناسان، خواندن داستانهاي هري پاتر را براي كودكان و نوجوانان مضر مي دانند و كتابهاي هري پاتر را سرگرمي هاي بي ضرري تلقي نمي كنند. بارابارا كامبر مدير مركز مطالعات سياستهاي فرهنگي و آموزشي در دانشگاه استرالياي جنوبي، بازگشت و تسلط بي چون و چراي جاروهاي پرنده و كلاه هاي نوك تيز را مترادف با دور شدن بچه ها از انديشه و خلاقيت مي داند و مطرح شدن جادو و جادوگري را خطرناك براي روح بچه ها. او زبان داستانهاي هري پاتر را هم غيرادبي و ضعيف مي خواند. بسياري از كارشناسان و منتقدان ادبي از شيوه نگارش و نوع نثر جي.كي.رولينگ ايراد مي گيرند.
مك كرام- از منتقدان سرشناس ادبي- در The Observer مي نويسد: «داستانهاي هري پاتر صفحه به صفحه گلوي مخاطب را مي گيرد و با خود مي كشاند، اما نثر آنها مثل آبجوي كهنه انگليسي، كهنه و بي روح و بي رمق است.» برخي منتقدان ادبي نثر رولينگ و زبان او را در قصه هاي هري پاتر، كسل كننده و «يخ» مي دانند. آنتوني هلدن از منتقدان ادبيات كودكان مي نويسد: «هري پاتر تقليد زيركانه اي است از بيلي باتر.» فيليپ هشر در The Spectator نثر رولينگ را سست و نشاني از بي استعدادي ادبي نويسنده آن مي داند و نويسنده اش را بي قيد نسبت به اصول ادبي مي داند.
خوشا به حال ما!
ادوارد كاستيلو از مسئولان بلندپايه امور كتاب شيلي است كه اخيراً از دستگيري دست اندركاران ترجمه و انتشار غيرقانوني آخرين كتاب هري پاتر در شيلي خبر داده است. اين نسخه، از آن جهت غيرقانوني است كه كپي رايت اثر توسط ناشر يا مترجم آن خريداري نشده است. كاستيلو ابراز خرسندي كرد كه پيش از توزيع كتاب، جلوي اين عمل غيرقانوني گرفته شده است.
وي افزود كه ترجمه غيرقانوني، ترجمه ضعيف و بدي هم بوده است و اظهار اميدواري كرد كه در آينده اي نزديك همگي ترجمه مناسب و رواني از آخرين اثر رولينگ (هري پاتر و فرمان ققنوس) را به زبان اسپانيايي- و البته به طور قانونمند- بخوانند.
خوشا به حال ما كه چنين توفيق و طالعي داريم؛ نه كپي رايت داريم و نه اهل خريدن آن هستيم و نه مشكلي با شكل قانوني و غيرقانوني ترجمه كتاب داريم!
در ايران نيز هري پاتر با استقبال بي بديل مخاطبان مواجه شده است. طبيعي است كه آنچه در مورد نثر و سبك و سياق نگارش رولينگ نوشته شده به نثر انگليسي- درواقع اصل كتاب- اشاره دارد و روشن نيست كه اين نثر باتمام ويژگي هاي آن در ترجمه آن به كدام زبانها و در چه حد، به خوانندگان منتقل مي شود.
اما يك نكته روشن است، چون روز؛ مترجمان و ناشران آثار خانم رولينگ از اين همه خوشبختي- اعم از مادي و معنوي- بسيار بهره مي برند

 

 <PPN> | Link |



Tuesday, September 23, 2003

من با اين --> دوتا خيلي حال ميكنم !! از اين به بعد زياد ميبينيدشون!
 

 <PPN> | Link |



Monday, September 22, 2003

Canadian newspaper The Province has compiled a bunch of news about Harry Potter and the Prisoner of Azkaban, talking about the changes Cuarón has made (new clothes), special effects (Quidditch), Michael Gambon as Dumbledore, and comments from Gary Oldman, Daniel Radcliffe and Emma Watson:

Radcliffe ... says that Azkaban's Quidditch game will be "more impressive. There will be amazing special effects."

"I'm sure it wasn't easy to succeed someone that competent," Emma Watson [says of Michael Gambon, replacement for Richard Harris in the role of Dumbledore]. "But he's perfect and he doesn't try to copy Richard. He's doing some changes and the part becomes his own."

Of the young cast, Cuarón told Variety, "I think they're excited about me directing." Cuarón's influence led to the characters wearing more modern clothing.

The not-wearing-robes issue sparked controversy among fans last month after set photos appeared in Newsweek. While robes are bound to make an appearance (especially in classrooms), expect to see Hermione's new rainbow belt and hooded sweatshirt in the movie.

اين متن بالا رو به اين دليل ترجمه نميكنم چون معتبر نيست و اين روزنامه اي كه اين خبر رو چاپ كرده جزو روزنامه هاي شايعه پراكنه!!
 

 <PPN> | Link |



من آرشيو رو اضافه كردم. اميدوارم كار كنه!
 

 <PPN> | Link |



خبراي امروز همه باحال و دسته اولا!!
1- مگي سميت (پروفسور مك گاناگال) و الفنسو كارون (كارگردان) هر دو جايزه ي امي بردن!! اما از اونجايي كه الان هر دو انگليس هستن موفق به ضيارتشون نشديم.!!

2- هري پاتر و حفره اسرار بهترين DVD سال از طرف ديسني شناخته شد و اما واتسون و تام فلتون برا گرفتن جايزه اومده بودن!!












 

 <PPN> | Link |



Sunday, September 21, 2003

Maggie Smith and Alfonso Cuaron nominated for Emmys
اين دوتا يعني مگي سميت (پروفسور مك گاناگال) و الفنسو كارون (كارگردان) هر دو براي جايزه ي Emmy كانديد شدن.
حالا چقدر شانس دارن من نمي دونم .
بقيه شو بعد از Emmy ميام ميگم!!
 

 <PPN> | Link |



 

 <PPN> | Link |



يه مطلب توپس دارم آماده ميكنم . سر بزنيد.
 

 <PPN> | Link |